نقش رسانه های ارتباط جمعی در آگاهی دهی به خانواده ها
امروزه با انقلاب اطلاعات و ارتباطات که مرزهای داخلی را درنوردیده و تحولات عظیم را به بشریت تقدیم کرده است حجم بالای اطلاعات و آگاهی های جدید به سهولت از طریق شبکه های اطلاعاتی در دسترس عموم قرار می گیرد. در این میان رسانه ها به عنوان ابزاری مفید می توانند به بشر یاری رسانند تا با استفاده از آخرین پدیده های علمی، زندگی توام با پیشرفت و موفقیت داشته باشند .
رسانه های ارتباط جمعی با قابلیت ها و توانایی های خاص خود می توانند در رفع مشکلات جامعه بشری موثرواقع شده و با نقش های مهمی که در جامعه ایفا می کنند از قبیل فرهنگ سازی، مشارکت اجتماعی، آموزش و غیره به بشریت خدمتی عظیم ارائه کنند. تحولات تاریخی در دو قرن اخیر نشانگر آن است که تفکر بشر تا چه میزان وابسته به ابزارهای رسانه ای و ارتباطی بوده است .
تغییرات روزافزون درحوزه ارتباطات و رسانه ها، انسان ها را به پیشرفت و جامعه بشری را به سمت بهسازی سوق می دهد. البته تنها استفاده ازرسانه ها وفناوری های نوین ارتباطی نمی تواند انسان را به توسعه انسانی هدایت کند بلکه ازابتدا باید دانست که رسانه چیست، چه نقشها، کاربردها وویژگی هایی دارد و چگونه می توان از آنها به طرزی صحیح بهره گرفت و این فرآیند مستلزم دستیابی معقولی از آگاهی در مورد رسانه ها است تا بتوان ارتباط با رسانه را بشیوه ای صحیح در سطح جامعه بوِزه برای حل معضلات و مسایل اجتماعی بکار گرفت .
یکی از کارکردهای مهم رسانه "جامعه پذیر کردن" است، در گذشته فرایند جامعه پذیر کردن افراد از طریق خانواده، مدرسه، گروه همسالان و محیط های مرجع صورت می گرفت ولی امروزه رسانه های جمعی نیز عامل اجتماعی کردن افراد هستند، بدین معنا که بطور تدریجی و مستمر از بدو تولد تا بزرگسالی، ارزشها و هنجارهای جوامع کنونی را به اعضای جامعه منتقل می سازند و بدین ترتیب موجب همنوائی فرد با جامعه اش می شوند. امروزه عمده ترین نقشی که وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها برعهده دارند عبارت است از فرهنگ سازی، آموزش، اطلاع رسانی و ایجاد مشارکت اجتماعی که در این میان نقش آموزش از اهمیت بیشتری برخوردار است . تعریفی که سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد(یونسکو) از آموزش آورده است عبارت است از: "تمام کنش ها و واکنش ها، اثرات و روش هایی که برای رشد و تکامل توانایی های مغزی و معرفتی و مهارت ها ، نگرش ها و رفتار انسان بکار می روند بطریقی که شخصیت انسان تا ممکن ترین حد آن تعالی بخشند آموزش و پرورش می گویند" .
از نظر تاریخی تا اوایل قرن بیستم مدرسه، سرچشمه اصلی دانش و معلم منتشرکننده مجاز آن بود . توانایی فرد به یافتن جایگاه خویش در جهان تا حد زیادی بستگی به معرفتی داشت که در مدرسه کسب می کرد. امروزه نظام آموزشی و نظام ارتباطی در حال رقابت هستند و اگر دشواری های عمده ای در ذهن فرد پدید نیاورند تناقض هایی ایجاد می کنند. تلاش برای برقراری تعادل میان آموزش و پرورش وارتباط شکل های گوناگون گرفته است، برخی گمان می کنند رسانه ها دانش زمان را دراختیار مردم قرار می دهند در حالی که آموزش و پرورش میراث اجتماعی را انتقال می دهند. رسانه های ارتباط جمعی خواه بطورعمدی و خواه براساس ماهیت ذاتی خویش بعنوان نظامهای آموزش موازی برای شهروندان درکنار آموزش مدرسه ای بویژه آموزش مادام العمر، نقش عمده ای ایفا می کنند و اغلب آنها بسیار بیش تر و آسان تر ارتباط برقرار می کنند.
درمیان رسانه های جمعی، رادیو و تلویزیون ازلحاظ آموزش غیر رسمی جایگاه ویژه ای دارند. اگر از خصلت سرگرم کننده تلویزیون و رادیو بگذریم این وسایل به دلیل برد وسیعشان از بهترین وسایل آموزشی و فرهنگی هستند که هم اکنون در اختیار جوامع و کشورهای مختلف قرار دارند. وسایل ارتباط جمعی بخصوص درجوامع جدید که درآن با از بین رفتن نسبی مسلک ها و جماعت ها مواجه هستیم با افرادی روبرو می شوند که در انبوه وسیع شهر و با کاستی و روابط سنتی در تنهایی بی سابقه ای بسر می برند. درچنین شرایطی صدای رادیو و تصویر تلویزیون و یا نوشته روزنامه ابزاری است در راه احساس تعلق اجتماعی. با خواندن روزنامه حس می کنیم، پس احساس اشتراک، تعلق و پیوند متقابل خواهیم داشت. با مطالعه روزنامه و یا شنیدن رادیو از حوادث محیط پیرامون خود با خبر می شوید. مطالعات نشان داده است که هرچه میزان مطالعه روزنامه و شنیدن رادیو و غیره کاهش می یابد به همان نسبت مشارکت اجتماعی به عنوان شاخصی از احساس تعلق به جامعه کاستی می یابند . رسانه ها در کنار نهادهای دیگری که طرز تفکر جامعه را می سازند، نقش عمده ای را ایفا می کنند.
بررسی های روانشناسی اجتماعی در زمینه نقش و قدرت رسانه ها نشان می دهد که رسانه های گروهی دارای چنان قدرتی هستند که میتوانند نسلی تازه درتاریخ انسان پدید آورند؛ نسلی که با نسلهای پیشین از جهت فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها ، بسیار متفاوت است. رسانه ها از طریق ارائه ی هنجارهای خاص اجتماعی ، به افراد تلقین می کنند که رفتار ارائه شده در رسانه ها، رفتار "مناسب اجتماعی" است .
امروزه همه رسانه ها، کارشناسان و صاحبنظران یکی از بزرگترین معضلات دنیای معاصر را مساله اعتیاد می دانند. اعتیاد به مواد مخدر از چنان ابعاد وسیع آسیبی برخوردار است که بی اغراق میتوان از آن به عنوان هیولای بزرگ زندگی بشری نام برد ولی باید به این امر نیز توجه کرد که رسانه های جمعی ما برای مهار این غول بی شاخ و دم تا چه اندازه از قدرت عظیم خود بهره گرفته اند. متلاشی شدن شخصیت فردی، نابودی نهاد خانواده، افزایش انواع دیگر آسیبها و جرایم اجتماعی، کاهش بازدهی کاری و شغلی، افزودن بر افراد بیکار و سربار جامعه، اشغال تختهای بیمارستانی، کاهش نرخ بهداشت عمومی و ده ها عارضه دیگر همگی وابستگی تام به میزان معتادان یک جامعه دارد.
از طرف دیگر وقتی بدانیم که نزدیک به یک چهارم جمعیت کشور مستقیما با مساله اعتیاد درگیر هستند واین بلای خانمان سوز گریبان گیر آنان است به واقع دیگر نمیتوان به راحتی از کنار این معضل بزرگ گذشت. براساس آمارهای رسمی حدود سه میلیون نفر معتاد درکشور وجود دارد که با در نظر گرفتن اعضای چهار نفره برای هر خانواده و بصورت نسبی میتوان گفت حدود دوازده میلیون نفر از مردم ایران همه روزه به گونه ای درگیر بحران خانمانسوز اعتیاد هستند." در هردقیقه دو کیلو مواد مخدر در کشور کشف میشود و در هر ساعت 30 فروشنده مواد مخدر و معتاد دستگیر میشوند " ، " کشف روزانه 1195 کیلوگرم ماده مخدر در سطح کشور (کشف هر ساعت 49 کیلوگرم انواع مواد مخدر)" ، "سیستان و بلوچستان، فارس، خراسان جنوبی، هرمزگان، یزد، کرمان و خراسان رضوی استانهای رکورددار بیشترین میزان کشف مواد مخدر" ، " انهدام 1600 باند تولید و توزیع مواد مخدر " ، "دستگیری درهر ساعت 30 فروشنده و معتاد درکشور" ، "20 ماده مخدر جدید در راه بازار ایران "،" کراک، شیشه و تریاک در تهران از مهمترین مواد اعتیادآور است" این تیتر بخش کوچکی از اخبار رسانه های کشور ما را درارتباط با مواد مخدر تشکیل می دهد که به گوش همه ما آشناست؛ ولی آیا تنها اعلام این اخبار می تواند نقشی در مهار اعتیاد در جامعه داشته باشد ؟
وسایل ارتباطی جمعی درجامعه نقش بسیار موثری در کاهش آسیب اجتماعی از جمله اعتیاد علی الخصوص در بین خانواده ها و نسل جوان می توانند داشته باشند . برنامه های فرهنگی و اجتماعی رسانه های همگانی در کاهش آسیب اجتماعی اعتیاد نوعی الگوی مرجع افراد و خانواده های آسیب دیده می تواند محسوب شود؛ ولی آنچه که در اینجا باید اذعان کرد این واقعیت است که نقش بی بدیل رسانه ها در پیشگیری از اعتیاد و قاچاق مواد مخدر با وجود تبلیغات زیادی که دراین زمینه صورت گرفته است بخصوص از سوی رسانه ملی تاکنون نادیده انگاشته شده است. شاید به این دلیل که سال ها اساسا این حجم از معتادان و رواج مواد مخدر در جامعه درکشور انکار میشد و درنتیجه رسانهها نیز ازاطلاع رسانی درباره این روند وحشتناک دور نگه داشته میشدند . هنوز که هنوز است وزارت آموزش و پرورش وجود هر گونه دانشآموزان معتاد را تایید نمیکند در حالی که آمارهای رسمی نشاندهنده کاهش سن اعتیاد در جامعه است. با وجود گرایش جوانان بویژه دانشجویان بسوی مواد مخدر ازجمله مواد مخدر صنعتی هنوز این امر را مسوولان کتمان کرده و وجود هر گونه اعتیادی را در محیط های دانشگاهی کتمان و حتی تکذیب می کنند .
براساس آمارهای جسته و گریخته ای که از وضعیت اعتیاد در میان جوانان خصوصا در دانشگاههای بزرگ کشور منتشر میشود این بیم میرود که اگر بیش از این به این موضوع مهم بی توجهی صورت بگیرد این امر تبدیل به یک فاجعه جبران ناپذیر شود و ابعاد این فاجعه چنان گسترده شود که دیگر نتوان جلوی آن را گرفت. اعتیاد به مواد مخدر بخش قابل توجهی از منابع انسانی، سرمایه های اجتماعی و اقتصادی جامعه را از بین می برد که علاوه بر جلوه ها و ابعاد منفی آشکار آن ابعاد آسیب زای پنهانی نیز دارد که شاید به مراتب خطرناکتر از ابعاد آشکار آن باشد . تحمیل هزینه های هنگفت اقتصادی وانسانی به دولت وایجاد تشکیلات عریض و طویل مبارزه با آن، افزایش جرایم متاثر از اعتیاد مثل طلاق، خودکشی، سرقت، روسپیگری، افسردگی و سرخوردگی اجتماعی، ایجاد فشار و تنش روانی در خانواده ها فروپاشی خانواده، کاستی در تربیت و اجتماعی کردن فرزندان ضرر و زیان مالی به جامعه تنها بخشی از پیامدهای اعتیاد در جامعه است .
باید این واقعیت را قبول کرد که انعکاس واقعیتهای موجود جامعه هرچند تلخ و ناگوار باشد وظیفه و رسالت رسانههاست. جامعه از طریق مشاهده پیامدهایی که آسیب اجتماعی اعتیاد بر زندگی فردی و جمعی دربرنامه های تلویزیونی، سینمائی، مطبوعاتی و یا درقالب مقاله و داستان های اجتماعی به اجرا گذاشته می شود؛ می تواند به افراد آسیب دیده و خانواده های آنها که گریبانگیر این معضل هستند آگاهی ببخشند. از اینرو وسایل ارتباط جمعی را باید نوعی گروه مرجع مثبت در کاهش آسیب اجتماعی اعتیاد در سطح جامعه تلقی کرد زیرا صراحت لهجه و رک گویی رسانهها درباره اعتیاد باعث میشود تا خانوادهها بیشتر هوشیار شوند . در این میان روزنامهها و مطبوعات به عنوان یک وسیله ارتباطی مهم میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند.
نتایج تحقیق صورت گرفته درمورد روزنامههای ایران (چهارروزنامه دولتی و پرتیراژ کشور ) بیانگر آن است که این رسانهها در برنامههای پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر کارکرد فعالی نداشتهاند. مقالات، اخبار، گزارشها، مصاحبهها و سایر مطالب این روزنامه ها به مواد مخدر و مسئله اعتیاد تنها بعنوان یک موضوع خبرساز و مهیج نگریستهاند و تنها به بعد برخورد موضوع توجه شده است و کمتر مطلبی درزمینه آموزشی و پیشگیری از مواد مخدر را در این روزنامهها میتوان مطالعه کرد.
ازطرف دیگر باید به این نکته هم توجه کرد که اکنون مدل مصرف مواد مخدردرحال تغییر است و در زمان حاضر دغدغه اصلی در عرصه مبارزه با مواد مخدر مصرف مواد مخدر جدیدی از جمله "کراک" است. رواج مواد مخدر صنعتی در جامعه یک تهدید جدی دیگر است که باید در جنبه های گوناگون و تلاش همه آحاد جامعه با این پدیده به مبارزه پرداخت . آگاهی بخشی و اطلاع رسانی مناسب درباره تبعات رویکرد به موادمخدر و محرک و به ویژه موادمخدر صنعتی جدید میتواند تا حد زیادی روند روبه گسترش اعتیاد درایران را متوقف کند. ایران یکی از کشورهایی است که بهشدت در معرض گسترش موادمخدر و اعتیاد قرار دارد .
تعداد معتادان ایران از 1/5 میلیون تا 6 میلیون نفر بهطور رسمی و غیررسمی اعلام شده است. هریک ازاین آمارها که درست باشد یک فاجعه است؛ چراکه اغلب قریب به اتفاق این معتادان، جزو اقشار جوان و نیروی کار و فعال جامعه محسوب میشوند. سیاست بیمارانگاری معتادان بجای مجرم انگاری آنها که در سالهای اخیر اتخاذ شده، توانسته تا حدی به درمان معتادان کمک کرده و راه بازگشت آنها را به سوی جامعه باز کند. راهاندازی دهها و صدها مرکز ترک اعتیاد و بازپروری و درمان معتادان در کشور در همین راستا بوده است. اجرای طرح های ویژه درمان معتادان مانند توزیع شربت تریاک یا توزیع سرنگ در محلها و اماکن آلوده از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز بخشی از اقدامات دستگاههای ذیربط درحوزه درمان معتادان و متوقف کردن روند اعتیاد در کشور به شمار میرود. در این راستا بالا بردن سطح آگاهی مردم نسبت به اثرات مخرب مصرف مواد مخدر، مجازات قانونی و مشارکت با پلیس در پاکسازی اجتماع و مبارزه با بنیان براندازهای خانواده دراین راه ازطریق رسانه ها ازاهمیت فراوانی برای آگاه سازی مردم برخوردار است .
در اینجا باید یک عزم جدی و ملی برای رفع این معضلات در میان تمام مسوولان به وجود بیاید که در ابتدای امر باید این مسوولان سعی کنند که واقعیتها را بپذیرند و بپذیرند که اعتیاد دیگر آنچنان تبدیل به معضل روزمره ای شده است که نمیتوان با انکار و نادیده گرفتن آن از وظیفه حل این معضل شانه خالی کنند. رسانهها درپیشگیری از اعتیاد به عنوان معضل چالشی نباید نقش و رسالت آموزشی خود را فراموش کنند. باید دریک فضای همفکری، تعامل و همکاری رسانهها وفعالان حوزههای اطلاع رسانی را نسبت به انجام وظیفه و رسالت خود در حوزه پیشگیری از اعتیاد آگاه ساخت چرا که قلم تأثیرگذار رسانهها و خبرنگاران میتواند تله دشمن و تلاش آنها را در گسترش اعتیاد خنثی کند.
- ۹۳/۰۳/۱۲